دانلود رمان در حوالی تو از هستی

دانلود رمان در حوالی تو از هستی رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان در حوالی تو از هستی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

آرا دختری زیبا و مهربان که از بچگی عاشق کیان مغروره. کیانی که به جای دیدن عشق آرا، فقط یک نقشه داره و اونم گرفتن انتقام خون پدر و برادرش از پدر آرا و چه بهتر اینکه طعمه زیبایی مثل آرا سر راهش قرار گرفته است…

خلاصه رمان در حوالی تو

بی حرف جلوتر از کیان راه می افتد و کیان هم پشت سرش وارد خونه می شود. _من میل ندارم می خوام برم اتاقم. _میای می نشینی روی میز. _می خوام برم اتاقم. محکم می گوید: گفتم میای می شینی سر میز. ناچار سمت میز چیده شده می رود و روی یکی از صندلی ها می نشیند و بی حواس به غذاهای روی میز نگاه می کند. نگاهی به آرا می اندازد: بکش، نگاه نکن. _میل ندارم. می خواهد از روی صندلی بلند شود که کیان تشر می زند: بتمرگ، یه چیزی کوفت کن، می خوای بمیری از نخوردگی؟

بی اختیار یکدفعه ای با صدای بلند زیر گریه می زند و کیان عصبی نگاهش می کند: نمی خورم هیچی از گلوم پایین نمیره، اینم اجباریه؟ اصلا می خوام بمیرم، برات مهمه؟ وقتی زن میاری خونه… برافروخته به آرا نگاه می کند و با چشمانی به خون نشسته سمتش خم می شود: چی زر زر می کنی؟ بمیری هم برام مهم نیست. فقط لطفا بعد از معاملم با پدرت بمیر. برام مهم نیستى که مرده و زندت فرقى داشته باشه، تو فقط یه پیشکش از سمتِ پدرِ افعیت بودى همین و بس. در ضمن، زنمى و یه بارم دستم بهت خورده؟

اینو باید تا الان متوجه شده باشى که تو هیچى نیستى. براى من… سرِ آرا بالا مى اید و با آن چشمانِ اشکى و چانه اى که از گریه و ضعف می لرزد به کیان نگاه می کند و کیان مکث می کند و حرفش انگار یادش می رود و حتى نمی تواند چشم از چشمانِ اشکى دخترک بگیرد، دلش خیلى پر است که براى کسى که همین ثانیه هاى پیش تحقیرش کرده بود و با صداى بلندى سرش داد می زد، در دو دل می کند: می دونى چند وقته خواهر و برادرمو ندیدم؟ مگه من به جز اونا کیو دارم که اونارو هم نمی زارى ببینم….

دانلود رمان در حوالی تو از هستی رایگان pdf بدون سانسور