دانلود رمان در جوار عشق از سهیلا محبوب رایگان pdf بدون سانسور
دانلود رمان در جوار عشق از سهیلا محبوب با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
نگار بخاطر اتفاقی که تو دوران بچگیش افتاده سعی کرده همیشه مثل پسرا رفتار کنه و قبول نداره که دختره ولی پدرش اونو مجبور می‌کنه با رعد ازدواج کنه…رعد مرد مغرور و ثروتمندی که خودش نامزد داره ولی بخاطر قولی که به پدر نگار داده به خواستگاریش می‌ره و…
خلاصه رمان در جوار عشق
خم شدم رو صفحه و دنبال جایی گشتم که باید امضاء کنم… عاقد آروم زمزمه کرد… عاقد:دخترم راضی هستی به طلاق؟ تمام ناراحتی های عالم انگار رو سرم هوار شده بود… حتی این مرد غریبه هم در تلاش بود شاید بتونه بندای پوسیده این رابطه رو به هم گره بزنه… سری تکون دادم و زمزمه کردم… نگار: کجارو باید امضا کنم… عاقد سریع به طرفین تکون داد به افسوس یا ناراحتی… با انگشتش جاهایی رو که نشون داده بود امضاء کردم… دسریع ولی ناتوان… نفس آسوده ای که فرح کشید رو شنیدم…
عصبانی بودم و فقط میخواستم هرچه سریعتر برگردم به خونه…و اتاقم … بعد انجام کارم بدون نگاه کردن به بقیه رفتم کنار حاج بابا ایستادم … عاقد اینبار رعد و صدا زد نگاهش نکردم… یعنی تمام سعیمو کردم نگاهم سمتش نچرخه… آره رعد تو چرا باید تعلل کنی زود امضا کن و برو پیش عشقت… همه این ناراحتیاتم حتما بخاطر پولیه که ازت گرفتم… نه مهریه خواستم و نه جهاز… همه چیزو بخشیدم به رعد… بجز سهم ارثمو… تمام و کمال ازش گرفتم… بعد تموم شدن کارا فقط سعی کردم از این مکان بزنم بیرون…
راننده حاج بابا با دیدنشون سریع در ماشینو باز کرد… پشت سرمون رعد با خانوادش می اومد… شاید نیازی به حضور اونا نبود ولی اومده بودن که ببینن و باور کنن… شاید مادر و برادرش می خواستن با چشم خودشون ببینن که از شر من خلاص شدن… حاج بابا و عزیز دیگه نگاهی به پشت سرشون ننداختن و سوار ماشین شدن… ولی یچیزی پیش من بود که باید برش می گردوندم به صاحبش رفتم سمت ماشین رعد هنوز سوارش نشده بود… فرح با دیدنم از ماشین پیاده شد…