دانلود رمان جوخه بیوه ها از حدیث افشارمهر رایگان pdf بدون سانسور
دانلود رمان جوخه بیوه ها از حدیث افشارمهر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
آوازه ی مخوف ترین دزد قرن توی کوچه پس کوچه های نیویورک پیچیده. شاه دزدی که هیچکس نه اسمی ازش میدونه و نه چهرشو میشناسه…مثل ذاتش چهرش هم توی تاریکی غرقه و هرکسی قیافشو ببینه میمیره.داون کسیه که لقبش رعشه به تن خیلی ها انداخته. جز یک نفر!اریکا عضو شماره یک جوخه ی بیوه هاست، جوخه ای که تمام اعضاش گرد هم اومدن تا با هر ماموریت خطرناکی که بهشون میدن وارد میدون شن. اما ماموریت خطرناک اریکا، نزدیک شدن به شاه دزده تا ارزشمندترین الماس رو ازش بدزده…و اولین ماموریت اون شناسایی کردن شاه دزده.
خلاصه رمان جوخه بیوه ها
نیشخندی روی لب هایم نشست. تانیا احساس می کرد خیلی مرموز و توداره و از همه چیز خبر داره و رییس فکر می کرد همه چیز تحت کنترله و عقل کل اونه اما کاملاً اشتباه می کردند. کسی که هم چشم و گوشش باز باز بود و هم خیلی خوب همه چیز رو تحت کنترل داشت من بودم، اریکا بلک! بطری آب معدنی رو سر کشیدم و به چرت و پرت هایی که رییس برای آروم کردن گروه می گرفت گوش نکردم بلکه نقشه ی توی ذهنم رو بزرگ و بزرگ تر کردم.
در نهایت جلسه به اتمام رسید و من با خیالی بلند پرواز و همچنین خطرناک به خواب رفتم. روز بعد تحقیقات رو شروع کردم و اول از همه جایی رفتم که برای اولین بار اون رو دیدم. باری که وقتی در مورد نقشه ی دزدیدن خزانه صحبت می کردند و من فالگوش ایستاده بودم. بدون این که جلب توجهی کنم روی یکی از کاناپه ها نشستم و کاله هودی ام رو جلوتر کشیدم. همه ی رفت و آمد ها و چهره ها رو زیر نظر گرفتم حدود ده دقیقه به همین روال گذشت و هیچ فردی مشکوک به نظرم نرسید.
نا امید از جا بلند شدم که بروم اما با دیدن مرد گیجی که پشت میز بار نشسته بود از حرکت ایستادم. قیافه ی این شخص خیلی آشنا بود، کمی که به مغزم فشار آوردم فهمیدم یکی از محافظ های شخصی شعبده باز همین مرد گیج بود. با نیشخندی روی لب به سمتش رفتم روی صندلی های گرد پایه بلند بار نشستم و از بارتندر آب خواستم. زیر چشمی به محافظ نگاه کردم و گوش هایم رو تیز کردم خیلی آروم به بغل دستی اش صحبت می کرد.