برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ناجی خیال pdf از مایا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مایا مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/هیجانی/تخیلی
خلاصه رمان ناجی خیال
ناجی خیال درمورد دختری شاد و سرخـوشـه که زندگیش روی دور بیخیالی مـی چرخه
اما با پیـدا شـدن مردی مرموز و جذاب که ادعا مـیکنه خاطرخـواه و دلبستـهی آرزوئه
زندگی ساده و بیحاشیهش درگیر تغیرات عجیب و مجذوب کنندهای مـیشـه…!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان انتقام خـون
قسمت اول رمان ناجی خیال
باصدای زنگ گوشی از خـواب بیـدار شـدم.
مثل همـیشـه صدای ناقوس کلیسا، تـوی خـونه پیچیـده بود، و
من باخاموش کردن زنگ صدای خـوفناک اون رو خفه کردم.
نگـاهم به ساعت دیواری بنفش رنگم افتاد…
ساعت چهار بود و من مجبور بودم، برای امتحان فیزیکم
مثل جغد درس بخـوانم.
با قدم های شل و وارفتـه از اتاق بیرون اومدم، و بالغ بر
چهار بار خمـیازه کشیـدم .طبق معمول مامان و آیسان خـواهر کوچولو پونزده سالم؛
برای پرستاری از دایی علی راهی، شـهرستان شـده بودن.
و من مثل بخت برگشتـه ها بایـد، برای امتحان نحس فیزیک نمره مـی آوردم…
در یخچال رو باز کردم و دنبال خـوراکی گشتم اما هیچی پیـدانکردم…
بعد از بررسی یخچال خالی، به خـوردن خیار، اکتفا کردم وروی اپن نشستم.
پاییز بود و باد خنک از پنجره آشپزخـونه، به موهای لخت
قهوه ای رنگم، برخـورد مـی کرد…
مشغول گـاز زدن، خیار خـوش مزه ام بودم که، احساس
کردم؛ سر کسی داخل موهام فرو رفت و بو کشیـد…
همونطور که با چشم های گرد به رو به رو نگـاه مـی کردم،
با ترس و لرز برگشتم عقب و در کمال تعجب مامانم رودیـدم…
با فکر اینکه بخاطر من نصفه شب برگشتـه، گل از گلم
شکفت و گفتم:وای مامان نگو، بخاطر من برگشتی که باور
نمـی کنم!؟
با لبخند خیره به صورتم بود و با دلتنگی نگـاهم مـیکرد منم طبق عادت با..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید