برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مرد ماورائی pdf از arefe_sajadi لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان arefe_sajadi مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/تخیلی
خلاصه رمان مرد ماورائی
حکـایت مردیست که مجهولبودنش، هیزم مـیشود و جرقهی کنجکـاوی را شعلهور مـیکند و
دختری که در همان آتش مـیسوزد دخترکی که کنجکـاویاش گریبانگیر رویاهایش مـیشود
و کـاخ آرزوهایی را که روزی آجر به آجرش را با مرد رویاهایش طرح زده ویران مـیکند
و مردی که به جان ریشـهی آرزوها تیشـه مـیشود؛ همانیست که مـیگویند ماورائی
این داستان، داستان مرد ماورائی است
رمان پیشنهادی:دانلود رمان من یک قربانی ام سارا حقگو
قسمت اول رمان مرد ماورائی
زبانش بند آمده بود و فقط با تردیـد نگـاه مـیکرد هنوز در شوک بود باورش نمـیشـد یعنی درست دیـده بود
یعنی این مرد مجهول واقعا با فریاد بلندش به خـود لرزیـد : به چی زل زدی احمق بدبخت خبر نداری
چه غلط بیجایی کردی با پوزخند کریهی به او نزدیک شـد صورت سفیـد و کوچکش را در دستان داغش
که از شـدت عصبانیت همچون کورهی آتشی شـده بود گرفت و ادامه داد: آخه حیف این صورت خـوشگلت
نبود اینجوری هدرش دادی ! سر دخترک به طور عجیبی تیر کشیـد دخترک جیغ بلندی کشیـد و ، با تماس
دستش با صورت دخترک سعی کرد تا از چنگـال این هیولای وحشتناک فرار کند؛ اما تلاش در مقابل او
مـگر مـیشـد از چنگ یک هیولای خشمـگین فرار کرد با تلاش برای فرار فقط او را بیشتر جری مـیکرد ناامـیـد و
ترسیـده زیر لب با صدایی که شک داشت بیرون مـیآیـد یا نه گفت: من چیزی ندیـدم من هیچی ندیـدم !تـو رو
خدا از شـدت تمسخر در هم شـد اینکه دختر ساده و ، چهرهی هیولای مقابلش که تا دیروز رهان نام داشت
خنده دار بود! همانطور که پوزخندش را روی لبانش ، عادی چون او خیال مـیکرد مـیتـواند او رامتعلق به خـودش…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید