دانلود رمان پشیمانی از سوگند ن مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پشیمانی pdf از سوگند ن مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سوگند ن مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان پشیمانی

داستان درباره ی دختری هستش که دوست داره با پسرا دوست باشـه ولی نمـیتـونه با یک نفر بمونه و

همـیشـه دنبال تنوع هستش تا اینکه به پسری به نام ارشک علاقه مند مـیشـه و دوست داره باهاش ازدواج کنه

رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان پشیمانی

با صدای در زدن در اتاقم چشمامو نیمه باز کردم سرمه جان عزیزم نمـیخـوای پاشی بابا جان

خـودمو تـوی جام تکون دادم اصلاً دوست نداشتم چشمامو باز کنم و تـوی خـواب وبیـداری گفتم:

چرا الان بیـدار مـیشم فقط پنج دقـیقه پدرم از پشت دربا صدای گرم ومهربونش گفت: الان

کلاست دیر مـیشـه ساعت نزدیک نه تا پدرم اینو گفت سریع از حالت خـوابیـده بلند شـدم ونشستم

به موبایلم که روی مـیز عسلی بود نگـاه کردم ساعت یک ربع به نه بود با صدای بلند گفتم:

وای نه !! امروز با رفیعی استاد بد اخلاقمون کلاس داشتم انگـار عصا قورت داده بود

با هیچ چیز نمـیشـد این بشر رو رام کرد نه باپول نه با عشوه اصلاً درس و دوست نداشتم

و برای اینکه بگردم و با دوستام خـوش بگذرونم به دانشگـاه مـیرفتم با عجله رفتم سرویس دستشویی

اتاقم دست و صورتم رو شستم هنوز سیاهی ریملم تـو صورتم معلوم مـیشـد اصلاً جنس ریملش

خـوب نبود همش تقصیر فرنوش وگرنه همـین مارک ریمل خـودم روکه همـیشـه مـیخریـدم مـیگرفتم

مانتـوی سورمه ایم رو از تـو کمد دراوردم پوشیـدم و مقنعه ام رو سرم کردم صورتمو یه آرایش

جزئی کردم یعنی پنکیک وریمل و رژلب و یه مقدار رژگونه که هاله ای به گونه هام مـیـدادبه بیرون

اتاقم رفتم از پله های تند تند پایین اومدم دیـدم مادرو پدرم تـو آشپزخـونه سر مـیز صبحانه نشستند

دارند منو با…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان