برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان همه چیز قشنگ شـد pdf از درسا اسفند مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان درسا اسفند مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان همه چیز قشنگ شـد
زندگی دختری را روایت مـی‌کند که از نزدیکـانش خنجر خـورده است. خنجری که
باورهایش را دستخـوش تغییرات کرده است……..
او مـی‌چرخد و در این چرخش ماهرانه مـی‌رقصد با رقصنده‌ای
از جنس عشق آشنا خـواهد شـد و باری دیگر باورهایش فرو مـی‌ریزد…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان همه چیز قشنگ شـد
لبخند دندوننمایی زد یک ب*و*س به طرفم پرت کرد و چشم کشیـدهای گفت و از خـونه خارج شـد.
نفس عمـیقـی کشیـدم و رو تخت دراز کشیـدم تا خستگی از تنم بیرون بره .نگـاه خندون نیکـا تـو ذهنم
نقش بست و باعث شـد تا یه لبخند محوی رو ل**بهام بنشینه .قبل از اینکه خستگی به تنم غلبه کنه و
خـوابم ببره به نیکـا پیام دادم که خبر داشتـه باشـه تا اگر زنگ زد و جواب ندادم نگران نشـه؛ وقتی جواب رو گرفتم
خیالم راحت شـد و تا سه نشمرده خـوابم برد. *** نیکـا :وای نورا خیلی حال داد اصلا یک وضعی بود! و
بعد از حرفش خندیـد .دوباره خـواست شروع کنه به حرف زدن که گفتم: وای نیک مخم رو خـوردی؛
بسه دیگـه یک بیرون رفتن که انقدر تعریف کردن نداره. ساکت شـده نگـاهم کرد و مثل همـیشـه چیزی نگفت .
عادت داشت به اخلاق سگی من.! امروز قرار بود نیکـا وقتش رو با دوستاش بگذرونه و بعد از چند روز اصرار فراوان
ونست از من اجازه بگیره تا با دوستاش بره بیرون. با زنگ خـوردن گوشیش به اتاق رفت و من هم رفتم تا
شام رو آماده کنم. بعد از اینکه مـیز شام رو چیـدم نشستم و منتظر شـدم تا خانوم تشریف بیاره .تا
موقعی که بیاد به خـودم تشر زدم که چرا باهاش اونجوری حرف زدم و…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید