برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دزد دل pdf از نرگس واثق با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نرگس واثق مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی/طنز
خلاصه رمان دزد دل
پوزخندی زدم و بی تـوجه بهش از کنارش گذشتم حتی یک تشکر خشک و خالی
هم نکردم تـو دلم عروسی بود خدا رو شکری زیر لب گفتم نگـاهم به یک کوچهی دنج و
باریک کشیـده شـد با سرعت خـودم رو داخلش پرت کردم خـوشحال از کـا ری
که کرده بودم دست بردم سمت کیفم که دستم کشیـده شـد برگشتم
همون پسر چشم سبز بود چینی به ابرو دادم و گفتم:
رمان پیشنهادی:دانلود رمان گرگ سیاه نرگس واثق
قسمت اول رمان دزد دل
فرمایش؟
این بار اون پوزخند زد و گفت:
فکر کنم کیف پول من رفتـه تـوی کیف شما!
رنگ از رخم پریـد
ولی خـودم رو نباختم با جرعت مقابلش ایستادم کور خـوندی آقا جنگلی من بار اولم نیست با حرص و عصبانیت گفتم:
چطور جرعت کردی، به من مـیگی دزد؟
پوزخندی زد و با یک حرکت کیفم رو از روی شونم چنگ زد تا اومدم دهن
باز کنم زیپش رو باز کرد و کیفش رو در آورد و مقابل چشمهای بهت زدهام تکون داد بعدشم خیلی ریلکس گفت:
این چیه؟ ای تف به این شانس نه کمند خـودت رو نباز ابرو بالا انداختم و گفتم:
خب شایـد وقتی با هم تصادف کردیم افتاده تـو کیف من!
خدایی دیـدیـد من چقدر مطلومم آخه؟
چشمهاش رو بزرگ کرد و گفت:
اوه که این طور حالا که دادمت دست پلیس مـیفهمـیم چجوری افتاده
با این حرفش انگـار کسی به من جک گفتـه باشـه زدم زیر خنده وقتی خـوب خندیـدم
ناگـهانی خندم رو قطع کردم سرم رو نزدیک بردم کمـی سرش رو عقب داد چشمهام رو بزرگ کردم و گفتم:
بده چشمهاش گرد شـد و با لکنت پرسیـد نمـی… ترسی؟نه چرا بایـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید